25 بازیگر عظیم که در فیلم های آلفرد هیچکاک درخشیدند
به گزارش مجله ستاره، نقل قول معروفی از هیچکاک، در زمان حیات او آغاز به پخش شدن کرد: بازیگران احشام و اغنام هستند. هیچکاک بعدها گفت که این جمله برداشتی اشتباه از جمله اصلی او است: با بازیگران باید مانند احشام و اغنام برخورد کرد. اصلاحیه هیچکاک بسیار زیرکانه بود، بااین وجود طی کارنامه حرفه ای هیچکاک که بیش از پنجاه سال فعالیت را در خود جای داده است، اجراهای فوق العاده و متنوعی دیده می گردد.
هیچکاک به راستی مانند کارگردان هایی مثل الیا کازان، یک کارگردان بازی گردان نبود، بااین حال چندین بازیگر بودند که خود را وقف فیلم های او می کردند و دوست داشتند با او همکاری نمایند. محدود کردن کارنامه پربار هیچکاک به 25 بازی برتر بسیار کار سختی است، بنابراین پیش از آن که نگاهی به این لیست بیاندازیم، به تعدادی از بازی های برتر دیگر اشاره می کنیم:
- باربارا بل گدس در سرگیجه
- مونتگومری کلیفت در اعتراف می کنم (I Confess )
- لوئیس لثام در مارنی
- ریموند بر در پنجره عقبی
و بیش از همه این نام ها، خود آلفرد هیچکاک به خاطر بیش از چهل بار ظاهر شدن اش در فیلم های خود
در ادامه به 25 نقش آفرینی برتر در فیلم های آلفرد هیچکاک اشاره می کنیم.
25. لیلا کدرووا در پرده پاره (Torn Curtain)
- محصول: 1966
- سایر بازیگران: پل نیومن، جولی اندروز
- امتیاز راتن تومیتوز: 67 از 100
کدرووا در دوره انقلاب روسیه به جهان آمد و در نهایت خانواده او به فرانسه مهاجرت کردند و او در آن جا عظیم شد. در 1964 او برای بازی در فیلم زوربای یونانی (Zorba the Greek) اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به دست آورد و هیچکاک سال 1966 برای بازی در فیلم جاسوسی خود، پرده پاره ، از او استفاده کرد.
کدرووا در نقش یک کنتس به مایکل با بازی پل نیومن و سارا با بازی جولی اندروز که با کوشش های ناامیدانه ای می خواهند از برلین شرقی کمونیست بگریزند، یاری می نماید، به امید این که بعدها تحت حمایت آن ها بتواند آزادی خود را به دست آورد و به آمریکا برود. نقش کدرووا در فیلم کوچک است و او تنها برای چند دقیقه در فیلم دیده می گردد، اما بدون شک او هر صحنه ای که در آن حضور می یابد را مال خود می نماید و با تصمیم قاطعانه خود برای یاری کردن به این زوج و البته یاری کردن به خودش، همذات پنداری مخاطب را با خود همراه می نماید.
در نهایت او به مایکل و سارا یاری می نماید تا از دست پلیس بگریزند، اما به نظر نمی آید که کوشش های او بتوانند او را به هدف نهایی اش برسانند. آخرین نمای کدرووا در فیلم که او پشت این زوج ایستاده است، آن ها را درحالی که باسرعت دور می شوند نگاه می نماید و هنوز امیدوار است که آن ها بعدها از او حمایت نمایند، یکی از احساسی ترین و ترحم برانگیزترین نماهای فیلم است و نشان می دهد که هیچکاک می تواند حتی در شخصیت های کوچک و کم رنگ تر فیلم هم لحظه های عظیم بیابد.
24. الستر سیم در ترس صحنه (Stage Fright )
- محصول: 1950
- سایر بازیگران: جین وایمن، مارلنه دیتریش
- امتیاز راتن تومیتوز: 90 از 100
سیم یک بازیگر و کارگردان تئاتر پیروز اسکاتلندی بود، که هیچکاک همواره از کار کردن با او لذت می برد. در ترس صحنه که سال 1950 در انگلستان فیلم برداری شد، هیچکاک از سیم در نقش ناخدا گیل استفاده کرد؛ پدر غیرعادی ایو که جیم وایمن نقش او را بازی می کرد. ایو نامزد خود، جاناتان با بازی ریچارد تاد را برای مخفی کردن از دست پلیس به خانه می آورد، اما پدر او حفره هایی در داستان جاناتان پیدا می نماید و به او مشکوک می گردد.
ناخدا گیل در ترس صحنه یک نقش مکمل است، اما یکی از نقش های حیاتی فیلم است و یکی از شخصیت های به یادماندنی فیلم های هیچکاک. ناخدا به تنهایی، دور از همسرش، و با سبک مخصوص خود زندگی می نماید و به ظاهر شاد است. او در یکی از نفس گیرترین صحنه های فیلم نقش آفرینی می نماید؛ او به پسر کوچکی یک عروسک خونی می دهد که برای برملا کردن گناه شارلوت با بازی مارلنه دیتریش، سر صحنه ببرد. کوششی که کاملا پیروزیت آمیر نیست.
23. جسیکا تندی در پرندگان (The Birds)
- محصول: 1963
- سایر بازیگران: تیپی هدرن، راد تیلور
- امتیاز راتن تومیتوز: 95 از 100
هیچکاک علاقه خاصی به همکاری کردن با دوستان شخصی خود داشت، در نتیجه او از همسر سابق هیوم کرونین، یکی از همکاران خود، در نقش مهم لیدا برنر، مادر میچ، استفاده کرد. تندی سال 1951 برای بازی در فیلم اتوبوسی بنام هوس (A Streetcar named Desire) انتخاب شده بود، اما در نهایت نقش را به ویوین لی واگذار کرد و بیش تر طول کارنامه هنری خود را به بازی در تئاتر پرداخت.
او نقش لیدیا، مادر میچ، را ایفا می نماید؛ زنی که بسیار سلطه جو است و به تدریج با حملات مداوم پرندگان بخش های شنماینده شخصیت خود را برملا می نماید. تندی در صحنه های فراوانی از خود درخشش نشان می دهد، یکی از آن ها صحنه ای است که ملانی با بازی تیپی هدرن چای او را، که در حال التیام یافتن از مشاهده صحنه بیرون زدن چشم های دان فاوکت به دنبال حمله پرندگان است، برای اش به اتاق اش می برد.
تندی بعد از پرندگان دوباره به تئاتر بازگشت، اما بعدها در چند فیلم به نقش آفرینی پرداخت و الهام بخش نسل جوانی از سینماگران شد. تندی سال 1994 درگذشت، اما همواره برای نقش آفرینی های درخشان خود به یادآورده خواهد شد.
22. جان دال برای طناب (Rope)
- محصول: 1948
- سایر بازیگران: جیمز استوارت، فارلی گرانگر
- امتیاز راتن تومیتوز: 94 از 100
فیلم طناب 1948 هیچکاک از جهات مختلفی یک تجربه تمام عیار بود؛ نخستین فیلم او که خودش تهیه نماینده ی آن بود، نخستین فیلم رنگی او و اولین فیلمی که او، به دنبال القای رخ دادن فیلم در زمان و مکان حقیقی، در چند برداشت بلند ضبط کرد.
هیچکاک برای نقش فیلیپ به دنبال مونتگومری کلیفت و برای نقش روپرت به دنبال کری گرانت بود، اما آن ها نقش ها را رد کردند و او مجبور شد گرانگر و جیمی استوارت، کسی که به طور واضحی برای نقش روپرت مناسب نبود، را انتخاب کند.
دال اما برای نقش براندون پرخاشگر، کسی که نقشه قتل دیوید کنتلی را می کشد و سپس برای دوستان خود مهمانی شامی روی همان میزی که جنازه درون آن نهاده شده است، ترتیب می دهد، بسیار مناسب است. دال به عنوان براندون نقش آفرینی ای قانع نماینده از خود به نمایش می گذارد؛ کسی که دوست خود را راضی می نماید که قتلی را ترتیب دهد و سپس در تمام طول عصر، درحالی که همه مهمان ها به دنبال این هستند که بفهمند چه بلایی بر سر دیوید آمده است، خونسردی خود را به بهترین حالت حفظ می نماید.
پس از طناب، دال نقش اصلی فیلم دیوانه تفنگ (Gun Crazy) را به دست آورد، اما بیش تر مشغول بازی در تئاتر شد تا اسپارتاکوس (Spartacus) 1960. دال سال 1971 در 50 سالگی به دنبال سکته قلبی درگذشت، ستاره نویددهنده ای که قدرت بالقوه اش هرگز بالفعل نشد.
21. تلما ریتر برای پنجره عقبی (Rear Window)
- محصول: 1954
- سایر بازیگران: جیمز استوارت، گریس کلی
- امتیاز راتن تومیتوز: 97 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 100 از 100
یکی از بهترین شخصیت های زن تاریخ سینما، تلما ریتر بود؛ کسی که در نقش استلا، پرستار شرکت بیمه، مسئولیت مراقبت از ال. بی. جفریز با بازی جیمز استوارت در پنجره عقبی را به عهده دارد. از آن جایی که در هالیوود استودیویی ریتر به عنوان زنی زیبا شناخته نمی شد، اکثرا برای نقش های کوتاه و مکمل انتحاب می شد و برای نخستین بار در نقش بردی در فیلم همه چیز درباره ایو (All About Eve) 1950 موردتوجه نهاده شد.
نقطه اوج ریتر اما نقش آفرینی در فیلم های پنجره عقبی و ناجورها (The Misfits ) بود. شخصیت بی ادعای ریتا او را از مزاحم بودن دور می نماید. تلما ریتر به نقش آفرینی های خود در فیلم ها و تلویزیون ادامه داد تا این که در 1969 توسط یک حمله قلبی ناگهانی درگذشت.
20. جنت لی در روانی (Psycho)
- محصول: 1960
- سایر بازیگران: آنتونی پرکینز، جان گوین
- امتیاز راتن تومیتوز: 96 از 100
به نظر می آید که ماریون کرین نقش اصلی فیلم است، اما در یک سوم ابتدایی فیلم، پیش از این که شخصیت اش بتواند پر و بال بگیرد، می میرد و این در آن موقع بسیار غیرمعمول بود. برای این نقش هیچکاک جنت لی را انتخاب کرد و او هم هیچکاک را ناامید نکرد.
لی به عنوان بازیگر قراردادی متروگلدن مایر در 20 سالگی قراردادی را امضا نموده بود و طی دهه پنجاه میلادی خودش را به عنوان بازیگری که قابلیت نقش آفرینی در نقش های اصلی را دارد به اثبات رسانده بود. در 1958 لی در شاهکار نشانی از شر (Touch of Evil) اورسن ولز نقش آفرینی کرد، نقش آفرینی ای که ممکن است در انتخاب او برای بازی در روانی هیچکاک موثر بوده باشد.
به عنوان ماریون کرین، شخصیت لی باعث برانگیختن همدلی می گردد. مخاطبان او را به عنوان منشی ای با حقوق پایین که معشوقه اش به دنبال مسائل مالی نمی تواند همراهش باشد، درک می نمایند و به همین دلیل ما می توانیم او را به خاطر سارقیدن چهل هزار دلار از کارفرمایش ببخشیم و امیدوار باشیم که او راهی بیابد که بتواند از این مخمصه فرار کند، اما او چند دقیقه بعد زیر دوش آب با سرنوشت اش رو در رو می گردد.
نقش آفرینی همراه نماینده جنت لی یکی از دلایلی است که مرگ زودهنگام او تا این حد برای مخاطبان دردآور است و به فیلم یاری می نماید که به پیروزیت خیره نماینده خود دست یابد. گویا پس از فیلم لی دیگر نمی توانست با خیال راحت دوش بگیرد، با این حال او به پیروزیت های سینمایی خود ادامه داد و بعدها شاهد این بود که دخترش قدم در جای قدم های او می گذارد.
او سال 2004 فوت کرد و برای کارنامه ای پربار خود در خاطرها ماندگار شد، اما بیش از سایر کارهایش برای بازی زیر دوش حمام روانی که یکی از نفس گیرترین و شوکه نماینده ترین سکانس های تاریخ سینما است، شناخته می گردد.
19. جیمز میسون در شمال از شمال غربی (North by Northwest)
- محصول: 1959
- سایر بازیگران: کری گرانت، اوا مری سنت
- امتیاز راتن تومیتوز: 99 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 98 از 100
شخصیت های منفی فیلسوف ماب و باشخصیت یکی از ویژگی های آثار هیچکاک بوده و هرگز شخصیت منفی ای فیلسوف تر و شیک تر از جیمز میسون در شمال از شمال غربی در کارهای هیچکاک دیده نشده است. میسون در سینمای بریتانیا به یک ستاره تبدیل شد و بعدها در اواخر دهه چهل میلادی به هالیوود مهاجرت کرد، جایی که او به سرعت خودش را بازیگر نقش اصلی تبدیل کرد.
نقش آفرینی او در نسخه 1954 فیلم ستاره ای متولد شده است (A Star Is Born ) نشان دهنده این است که او علاوه بر خوش چهره بودن و خو ش لباس بودن، هنر بازیگری هم دارد. در شاهکار 1959 هیچکاک میسون یک شخصیت مرموز است که می خواهد اطلاعات مهمی را بسارقد. میسون این شخصیت را خیلی خوب خلق می نماید و برخوردهای او با قهرمان فیلم، کری گرانت، دیدنی است.
تنها مهارت های میسون بود که می توانست این شخصیت را باورپذیر و ترسناک کند. میسون به راستا حرفه ای پیروز خود ادامه داد و در فیلم حکم (The Verdict) 1982، دو سال پیش از فوت اش در 1984، نقش آفرینی ای خیره نماینده از خود به نمایش گذاشت.
18. ترزا رایت در سایه یک شک (Shadow of a Doubt)
- محصول: 1943
- سایر بازیگران: جوزف کاتن، مکدونالد کری
- امتیاز راتن تومیتوز: 100 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 94 از 100
برای نقش آفرینی تمام و کمال چارلی نیوتن جوان به یک بازیگر ویزه احتیاج بود؛ کسی که درمی یابد دایی دوست داشتنی اش قاتل سریالی ای است که توسط پلیس تحت تعقیب نهاده شده. هیچکاک شخصیت خود را درون ترزا رایت جوان یافت و او در فیلمی که یکی از موردعلاقه های سازنده اش بود، نقش آفرینی ای درخشان و پیروز از خود به نمایش گذاشت.
رایت سال 1941 با بازی در فیلم روباه های کوچک (The Little Foxes) به سینما معرفی گردید، سال بعد برای بازی در فیلم خانم مینی ور (Mrs. Miniver) توانست اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به دست آورد و سال 1942 برای بازی در غرور یانکی ها (The Pride of the Yankees ) هم نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی زن شد. این پیروزیت های زودهنگام بود که هیچکاک را راضی کرد تا از او در فیلم خود استفاده کند.
به عنوان چارلی نیوتن، رایت باید عشق و علاقه خود به چارلز و هم زمان احساسات فزاینده خود نسبت به افسر پلیسی که به دنبال چارلز است را برای مخاطبان باورپذیر می کرد. نمایان شدن شوک پی بردن به حقیقت درون بازی او است که باعث می گردد فیلم به درستی به نقطه پیچشی اصلی خود برسد.
پس از سال های ابتدایی پیروز رایت در حرفه بازیگری او سال 1946 در شاهکار بهترین سال های زندگی ما (The Best Years of Our Lives) از ویلیام وایلر به نقش آفرینی پرداخت و در دهه پنجاه میلادی به تدریج کم کار شد و تنها به سخنرانی در مراسم ها بسنده کرد. در نهایت او سال 2005 در سن 86 سالگی درگذشت و میراثی ماندگار از خود برجای گذاشت.
17. بری فاستر در جنون (Frenzy )
- محصول: 1972
- سایر بازیگران: جان فینچ، آلک مک کاون
- امتیاز راتن تومیتوز: 90 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 92 از 100
همه می دانند که هیچکاک برای نقش باب راسک در جنون به دنبال مایکل کین بود، اما وقتی که کین به دنبال ویژگی های ناراحت نماینده شخصیت، نقش را رد کرد، هیچکاک به سراغ فاستر رفت؛ بازیگر بریتانیایی که شبیه به کین بود. یک هنرپیشه که آموزش حرفه ای دیده بود و به طور جسته و گریخته بر صحنه تئاتر بریتانیا و چندین فیلم حضور پیدا نموده بود.
به عنوان باب راسک، فاستر می بایست صحنه خشن تجاوز و قتل را همراه با برندا بلانی بازی می کرد. یکی از صحنه هایی که خشونت بیش از حدش باعث شد کین نقش را رد کند، اما فاستر تمام صحنه های خود در جنون را قابل ستایش ایفا کرد. تعهد او به شخصیت باب راسک باعث شد که حتی مقداری همذات پنداری مخاطبان را هم با خود همراه کند، البته پیش از صحنه تجاوز و قتل وحشیانه.
از برخی جهات او دوست داشتنی تر از دیک بلینی جان فینچ است که بیش تر زمان فیلم را به ناله کردن و شکایت کردن از بدشانسی و بخت بد می پردازد. فاستر نقش مشکل را با پیروزیت اجرا کرد و جنون به اثری پیروز در چشم منتقدان و اثری پیروز در گیشه تبدیل شد. فاستر پس از آن به نقش آفرینی در تلویزیون روی آورد و بعدها در دهه نود میلادی نقش هایی را در بریتانیا بر صحنه تئاتر برد. او در نهایت سال 2002 در سن هفتاد و چهار سالگی فوت کرد.
16. رابرت دونات در 39 پله (The 39 Steps )
- محصول: 1935
- سایر بازیگران: مادلین کارول، لوسی مانهایم
- امتیاز راتن تومیتوز: 96 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 93 از 100
هیچکاک برای بازی در نقش ریچارد هانای به بازیگری عظیم احتیاج داشت؛ قهرمانی که به اشتباه متهم می گردد و فرار می نماید تا بتواند بی گناهی خود را در سی و نه قدم ثابت کند. برای این نقش هیچکاک به سراغ بازیگر شناخته شده بریتانیایی، رابرت دونات رفت. دونات به تازگی از هالیوود، جایی که او در تنها فیلم آمریکایی خود، کونت مونت کریستو (The Count of Monte Cristo ) 1934، ایفای نقش نموده بود، بازگشته بود.
همان طور که هیچکاک بعدها از جذابیت کری گرانت چنین استفاده ای کرد، دونات هم از جذابیت خاصی برخوردار بود. به محض این که او برای نخستین بار در فیلم بر صفحه ظاهر می گردد، مخاطب هوادار او است. کارنامه کاری او اما به دنبال تنگی نفسی که داشت نتوانست خیلی ادامه پیدا کند. در نهایت او در 53 سالگی در گذشت، درحالی که برجسته ترین کارهای کارنامه حرفه ای اش برای دو دهه پیش از زمان مرگ اش بود.
15. هنری فوندا در مرد عوضی (The Wrong Man)
- محصول: 1956
- سایر بازیگران: ورا مایلز
- امتیاز راتن تومیتوز: 92 از 100
هیچکاک سال 1956 به کمپانی برادران وارنر برگشت تا فیلمی براساس داستان واقعی منی بالستررو، موزیسین آمریکایی، که به اشتباه متهم به سرقتی مسلحانه شده است را بسازد. برای نقش منی هیچکاک به کسی احتیاج داشت که نجابت و قناعت از چهره اش پیدا باشد و احتیاجی نبود که جز هنری فوندا به دنبال کس دیگری بگردد.
به عنوان یک فرد متولد نبراسکا، فوندا در دهه سی میلادی به هالیوود آمد و به تدریج خودش را به عنوان یکی از بازیگران اصلی تاثیرگذار در پیروزیت فیلم به اثبات رساند. در 1940 او نقشی را بازی کرد که تا سال ها با آن به خاطر آورده می شد؛ تام جاد در خوشه های خشم (The Grapes of Wrath) جان فورد.
پس از خدمت کردن در نیروی دریایی طی جنگ جهانی دوم، فوندا هفت سال از سینما دور ماند تا بتواند در تئاتر به نقش آفرینی بپردازد و در این سال ها او فقط در فیلم آقای رابرتس (Mister Roberts ) جان فورد نقش آفرینی کرد. بیش تر صحنه های مرد عوضی در محله ای در نیویورک فیلم برداری شد که خانواده حقیقی بالستررو در آن زندگی می کردند و فیلم برخلاف کوشش های رنگی اخیر هیچکاک در کمپانی پارامونت، به صورت سیاه و سفید ساخته شد.
فوندا در ایفای نقش یک مرد معمولی که شانس اش ته کشیده است و باید با مقامات قضایی به مقابله بپردازد تا بیگناهی خود را ثابت کند، بی نظیر عمل می نماید. معصومیت فوندا کاملا به نقش می نشیند و باعث می گردد که مخاطبان از خود بپرسند که چگونه کسی می تواند این مرد را با چنین چهره معصومی متهم به جرمی چنین نامردانه کند؟ در نهایت بیگناهی منی ثابت می گردد، اما پیش از آن، زندگی او دچار خسارات جبران ناپذیری می گردد و همسرش سر از آسایشگاه درمی آورد.
فوندا کارنامه حرفه ای خود را با نقش آفرینی های ماندگار فراوانی پیش برد و در نهایت برای آخرین فیلم خود، روی گلدن پاند (On Golden Pond)، توانست اسکار را به خانه ببرد. او در نهایت سال 1982 در سن 77 سالگی درگذشت.
14. پیتر لوره در مردی که زیاد می دانست (The man who knew Too much)
- محصول: 1956
- سایر بازیگران: لسلی بنکز، ادنا بست
- امتیاز راتن تومیتوز: 87 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 76 از 100
لوره بازیگر آلمانی ای بود که در فیلم کلاسیک فریتز لانگ به نام ام (M) نقش قاتل بچه ها را بازی می کرد. او سال 1933، به دنبال شروع قدرت دریافت حزب نازی، آلمان را به مقصد انگلستان ترک کرد و در آن جا هیچکاک برای ایفای نقش ابوت، رهبر حلقه قاتلان در مردی که زیاد می دانست، از او استفاده کرد.
خیره نماینده ترین جنبه بازی او این بود که لوره در آن موقع نه می توانست انگلیسی را بخواند و نه می توانست صحبت کند، پس مجبور بود بیش تر دیالوگ های خود را به صورت آوایی یاد بگیرد. باوجوداین لوره باز هم مانند همواره با همان سبک چندش آور خود پیروز می گردد شخصیت منفور را بیافریند.
پس از ایفای نقش در این فیلم، لوره و همسرش به آمریکا رفتند، جایی که او در نهایت زبان انگلیسی را آموخت. لوره سال 1964 در پنجاه و نه سالگی درگذشت.
13. کلود رینس در بدنام (Notorious)
- محصول: 1946
- سایر بازیگران: کری گرانت، اینگرید برگمن
- امتیاز راتن تومیتوز: 96 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 100 از 100
رینس که در انگلیس متولد شده بود، مانند لوره در هالیوود یک مهاجر محسوب می شد، که توانست به عنوان بازیگر نقش اصلی به پیروزیت دست یابد. به عنوان یک ستاره نویددهنده، او در کمپانی برادران وارنر در دهه سی میلادی در فیلم های مختلفی بازی کرد؛ از جمله نقش مکمل در کازابلانکا (Casablanca). تااین که سال 1946 رسید و هیچکاک او را برای ایفای نقش یک افسر نازی که عاشق اینگرید برگمن می گردد انتخاب کرد.
همان طور که برخی از منتقدان هم به آن اشاره کردند، شخصیت الکس سباستین بیش از رقیب خود دولین که کری گرانت نقش آن را ایفا می نماید، در برانگیختن همذات پنداری مخاطبان پیروز است. رینس با حرفه ای گری همیشگی خود از عهده نقش سخت فیلم برمی آید و بدنام نقطه عطف کارنامه او می گردد.
به عنوان بازیگری که چهار مرتبه نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگری شده، متاسفانه او هرگز پیروز نشد برنده به خانه برود، اما میراث او و کارنامه خیره نماینده اش شهادتی بر کیفیت بالای او به عنوان یک بازیگر هستند. رینس سال 1967 در سن 77 سالگی درگذشت.
12. جودیت اندرسون در ربه کا (Rebecca)
- محصول: 1940
- سایر بازیگران: لارنس اولیویه، جوان فونتین
- امتیاز راتن تومیتوز: 100 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 86 از 100
فیلم های هیچکاک نقش های مکمل عظیمی را در خود جای داده اند، اما احتمالا هیچ کدام عظیم تر از جودیت اندرسون در نخستین فیلم آمریکایی خود در نقش خانم دنورز نبوده اند. اندرسون یک بازیگر متولد استرالیا بود که اوایل دهه بیست به آمریکا آمد و خود را به عنوان یکی از بازیگران پیش روی تئاتر به همه اثبات کرد. او دو مرتبه نقش بانو مکبث را ایفا کرد؛ یک بار در لندن، در مقابل لارنس اولیویه و یک بار در آمریکا در مقابل ماریک ایوانز.
هیچکاک برای بازی در نقش خانم دنورز به سراغ او رفت؛ خدمتکاری که زندگی خود را وقف یاد و خاطره بانوی فوت شده عمارت نموده است. او در راهروها با هیبتی روح مانند قدم می زند و ناگهان در صحنه ها از هیچ کجا ظاهر می گردد. در یکی از صحنه های به یادماندنی، او خانوم د وینتر، بانوی جدید عمارت، را راضی می نماید تا خودکشی کند، چرا که او هرگز نمی تواند به خوبی بانوی قبلی خانه باشد.
در آخرین لحظات فیلم، خانوم دنورز عقل خود را از دست می دهد و برای مقابله با از دست دادن کنترل عمارت، آن را به آتش می کشد و در شراره های افتخار جان می دهد. برای نقش آفرینی خیره نماینده خود، اندرسون توانست نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن گردد، اما نتوانست آن را به دست آورد. زندگی اندرسون پس از یک عمر حرفه ای پربار و پیروز در 94 سالگی به سرانجام رسید.
11. کیم نواک در سرگیجه (Vertigo)
- محصول: 1958
- سایر بازیگران: جیمز استوارت، هنری جونز
- امتیاز راتن تومیتوز: 94 از 100
در ابتدا قرار بود که ورا مایلز هر دو نقش مدلین الستر و جودی برتون را ایفا نماید، اما هم زمان با شروع فیلم برداری، بارداری او شروع شد. پس از او هیچکاک سراغ کیم نواک رفت، بازیگر فوق العاده موطلایی استودیو کلمبیا که پیش از آن در فیلم های پرهوادار مرد بازو طلایی (The Man with the Golden Arm) و پیک نیک (Picnic) بازی نموده بود. نواک بلافاصله جذب نقش شد و با این که منتقدان بازی او در فیلم را زیر سوال می بردند، بیش تر هواداران از او راضی بودند.
به عنوان مدلین، نواک رازآلود و برانگیزاننده است و اسکاتی فرگوسن با بازی جیمز استوارت را فریب می دهد تا عاشق اش گردد، به نظر می رسد که او از پیش رفتن با نقشه ای که گاوین الستر با بازی تام هلمور کشیده است، راضی نیست، اما به هرحال با آن پیش می رود.
کمی بعد او در نقش جودی برتون ظاهر می گردد؛ شخصیتی که به نظر می آید نقاط مشترک بیش تری با نواک واقعی دارد. در نقش جودی او رابطه عاشقانه جدیدی را با اسکاتی شروع می نماید، اما هردوی آن ها درحالی که اسکاتی حقیقت را کشف می نماید، محکوم به فنا هستند. نواک کوشش نکرد که به نقش جنبه های افراطی ببخشد، در عوض با همان سبک ساده و طبیعی خود آن را مقابل دوربین برد، که بسیار خوب هم از آب درآمد.
پس از سرگیجه کارنامه او به تدریج در دهه شصت رو به افول رفت و سال 1991 به کلی بازنشسته شد.
10. گریس کلی در پنجره عقبی
- محصول: 1954
- سایر بازیگران: جیمز استوارت، تلما ریتر
- امتیاز راتن تومیتوز: 97 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 100 از 100
همه می دانند که هیچکاک دلبستگی خاصی به موطلایی ها داشت و گریس کلی موطلایی هیچکاکی را در سه فیلمی که در دهه پنجاه برای او بازی کرد، مقابل دوربین برد. کلی ابتدا در ام را به نشانه قتل بگیر (Dial M For Murder) در نقش مارگوت حاضر شد، پس از آن در پنجره عقبی در نقش نامزد جیمز استوارت عکاس، لیزا فرومنت، با هیچکاک همکاری کرد.
لیزا در یکی از به یادماندنی ترین نماهای هیچکاک وارد فیلم می گردد؛ نمای نقطه نظر جفری، هنگامی که از یک رویا که لیزا در آن حضور دارد، برمی خیزد. از آن جا به بعد به نظر می آید که لیزا سلطه کامل بر عکاس دارد و مدام کوشش می نماید او را راضی کند که همان طور که لیزا می خواهد وارد رشته عکاسی مد گردد.
به دنبال زیبایی و قانع نمایندگی بالای خود، کلی علاوه بر عشق و ستایش تماشاگران، عشق و ستایش هیچکاک را هم به دست آورد، به گونه ای که هیچکاک یک سال بعد برای فیلم دریافت یک سارق (To Catch a Thief) باز هم به سراغ کلی رفت.
9. جیمز استوارت در سرگیجه
- محصول: 1958
- سایر بازیگران: کیم نواک، هنری جونز
- امتیاز راتن تومیتوز: 94 از 100
استوارت به عنوان یکی از عظیمترین بازیگران آمریکایی فعالیت خود را از اوایل دهه سی میلادی و با حضور در فیلم هایی مانند نمی توانی این را با خودت ببری (You Cant Take It with You) و آقای اسمیت به واشینگتن می رود (Mr. Smith Goes to Washington) شروع کرد. پس از این که او برای فیلم داستان فیلادلفیا (The Philadelphia Story) اسکار را به کارنامه خود اضافه نمود، طی جنگ جهانی دوم در نیروی هوایی خدمت کرد.
پس از جنگ، او برای بازگشتن به سینما چندین بار دچار مشکل شد، اما در نهایت طی دهه پنجاه، دوباره تبدیل به یکی از باارزش ترین بازیگران هالیوود شده بود و نقش آفرینی او در سرگیجه به عنوان کارآگاه پلیسی بازنشسته شده که از ارتفاع می ترسد، چهارمین و آخرین فیلم او با هیچکاک بود.
اگرچه در زمان اکران خود، سرگیجه نتوانست مخاطبان را با خود همراه کند، اما امروزه بزگترین اثر هیچکاک شناخته می گردد و بی شک یکی از دلایل ماندگار شدن این فیلم بازی استوارت در نقش اسکاتی فرگوسن است.
در زمان اکران، سرگیجه مورد نقد نهاده شد و به نظر هیچکاک، استوارت برای این که باورپذیر باشد بیش ازحد پیر بود، بااین وجود با گذشت زمان به نطر می آید استوارت توانسته است به درستی نقش خود را در فیلم ایفا نماید، چرا که سرگیجه حالا جزو فیلم های موردعلاقه بسیاری از عظیمان سینما است.
8. جوزف کاتن در سایه یک شک
- محصول: 1943
- سایر بازیگران: ترزا رایت، مکدونالد کری
- امتیاز راتن تومیتوز: 100 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 94 از 100
کاتن فعالیت هنری خود را از تئاتر و رادیو شروع کرد، در آن جا بود که ولز جوان شگفت انگیز را دیدار کرد و بخشی از تیم او شد. پس از نقش آفرینی در داستان فیلادلفیا، به همراه کاترین هپبرن، کاتن به هالیوود آمد، جایی که ولز درحال ساخت فیلم های خود بود؛ همشهری کین (Citizen Kane) 1941 و آمبرسون های باشکوه (The Magnificent Ambersons) 1943.
پس از آن، هیچکاک از کاتن برای ایفای نقش چارلز اوکلی استفاده کرد؛ قاتل روانی ای که به شهر کوچک سانتا رزا آمده است تا از چنگ پلیس بگریزد و در میان خانواده خود مخفی گردد. در نقش چارلز، کاتن هم زمان جذاب و تهدیدنماینده است. مردم سانتا رزا که هویت واقعی او را نمی شناسند، او را مانند یکی از خودشان درآغوش می کشند.
بی شک بدون نقش آفرینی درخشان کاتن، فیلم نمی توانست تاثیری که حالا دارد را داشته باشد و به یکی از ماندگارترین فیلم های هیچکاک تبدیل گردد. پس از این فیلم بود که راستا حرفه ای کاتن در هالیوود هموار شد و او در فیلم های ماندگاری مانند مرد سوم (The Third Man)، جدال در آفتاب (Duel in the Sun) و نیاگارا (Niagara) نقش آفرینی کرد. کاتن سال 1981 دچار سکته شد، سکته ای که توانست از آن بهبود یابد، اما در نهایت سال 1994 و در سن 88 سالگی دار فانی را وداع گفت.
7. تیپی هدرن در مارنی (Marnie)
- محصول: 1964
- سایر بازیگران: شون کانری، دایان بیکر
- امتیاز راتن تومیتوز: 83 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 73 از 100
هدرن یک مدل مد بود که توسط هیچکاک کشف شد. وقتی هیچکاک او را در تلویزیون، در حال بازی در تبلیغات یک نوشیدنی رژیمی دید، تصمیم گرفت که برای فیلم پرندگان از او تست بازیگری بگیرد. او نقش اصلی پرندگان را به دست آورد و با وجود رابطه نامناسب اش با کارگردان و مسائل روحی ناشی از بازی در فیلم پرندگان، قرار شد در فیلم بعدی هیچکاک، مارنی، هم بازی کند؛ فیلمی که در اصل قرار بود بازگشتی برای گریس کلی باشد.
مارنی شخصیتی به شدت روانشناختی و پیچیده است و بااین حال این بازیگر کم تجربه نقش آفرینی ای به عنوان مارنی از خود ارائه می دهد که از یک نقش آفرینی درخشان، چیزی کم ندارد. در نهایت اما مارنی در زمان اکران با واکنش های متفاوتی از سوی مخاطبان روبه رو شد و تعیین شد که یک اشتباه در کارنامه کاری هدرن بوده است. هدرن اما به حضور پیدا کردن در فیلم ها و سریال های تلویزیونی ادامه داد. بعدها دختر او ملانی گریفیث در اواخر دهه هشتاد میلادی تبدیل به یک ستاره سینمایی شد.
6. گریس کلی در دریافت یک سارق (To Catch a Thief)
- محصول: 1955
- سایر بازیگران: کری گرانت، جان ویلیامز
- امتیاز راتن تومیتوز: 96 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 82 از 100
کلی در یک خانواده سیاسی در فیلادلفیا به جهان آمد و فعالیت خود را به عنوان مدل شروع کرد، اما اوایل دهه پنجاه راستا خود را سمت بازیگری تغییر داد و در فیلم هایی نظیر موگامبو (Mogambo) و نیمروز (High Noon) نقش آفرینی کرد. دریافت یک سارق سومین فیلم او به همراه هیچکاک بود و او در آن نقش زنی جوان، شبیه به خودش را بازی کرد.
کلی یکی از کلاسیک ترین موطلایی های هیچکاکی است؛ در ابتدا مخالف قهرمان و با گذشت اندکی، همراه و یکی از یاری های اصلی او. کلی در دریافت یک سارق محدوده وسیعی از احساسات را با همان سبک سلطنتی و جذابیت مخصوص خود، با اجرایی قدرتمند، به نمایش می گذارد. گریس سال بعد با شاهزاده رنیر ازدواج کرد و به عنوان یک شاهزاده حقیقی به موناکو سفر کرد. اگرچه زندگی او خیلی زود، در یک تصادف ماشین ناگهانی سال 1982 به سرانجام رسید، نقش های طلایی او در فیلم های دهه پنجاه، او را ماندگار نموده اند.
5. رابرت واکر در غریبه ها در قطار (Strangers on a Train)
- محصول: 1951
- سایر بازیگران: فارلی گرنجر، روت رومن
- امتیاز راتن تومیتوز: 98 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 88 از 100
وقتی واکر برای بازی در نقش قاتل در فیلم غریبه ها در قطار توسط هیچکاک انتخاب شد، در زندگی شخصی خود به تازگی از همسرش جدا شده بود و از مسائل روانشناختی وقایعی که منجر به طلاق او شده بود، رنج می برد. واکر در فیلم یک روانی تمام عیار است و در همان حال یک غریبه و این دقیقا همان چیزی است که او باید باشد.
واکر نقش برونو را عالی بازی می نماید و پیروز می گردد از پوسته ای که طی بازی هایش در دهه چهل، تحت قرار داد با استودیوها، برای خود ساخته بود، بیرون بزند و شخصیتی پیچیده و چند لایه را شکل دهد که تماشاگران هم زمان از او متنفر هستند و دوست اش دارند. متاسفانه اندکی پس از اتمام فیلم برداری، واکر فوت کرد و نتوانست نتیجه این ایفای نقش درخشان خود را ببیند.
4. کری گرانت در شمال از شمال غربی
- محصول: 1959
- سایر بازیگران: اوا مری سنت، جیمز میسون
- امتیاز راتن تومیتوز: 99 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 98 از 100
گرانت که در دوران جوانی با مسائل زیادی دست و پنجه نرم می کرد، به همراه یک گروه پایکوبی و آواز از انگلستان به آمریکا آمد، اما در نهایت وقتی که آن ها به انگلستان بازمی گشتند، گرانت تصمیم گرفت در آمریکا بماند. طی دهه سی میلادی، گرانت به هالیوود نقل مکان کرد و خیلی زود خودش را به نقش اصلی فیلم های کمدی مانند پرورش بیبی (Bringing Up Baby) و داستان فیلادلفیا تبدیل کرد.
گرانت در اولین همکاری خود با هیچکاک در سوءظن (Suspicion ) به نقش آفرینی پرداخت و وقتی که در شمال از شمال غربی برای اخرین بار با او همکاری می کرد، کاملا تبدیل به یک ستاره شده بود. گرانت در فیلم با همان سبک همیشگی خودش حضور یافت و همه چیز را به گونه ای نشان می داد که گویا آسان است، حال آن که آن چه او درگیرش بود، واقعا مشکل و گاهی غیرممکن بود. شمال از شمال غربی نقطه اوج کارنامه کری گرانت بود و او در نهایت پس از تولد تنها دخترش در 1966 از سینما استعفا داد و خود را بازنشست بیان کرد. بیست سال بعد او در سن 82 سالگی درگذشت.
3. جیمز استوارت در پنجره عقبی
- محصول: 1954
- سایر بازیگران: گریس کلی، تلما ریتر
- امتیاز راتن تومیتوز: 97 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 100 از 100
استورات طی پنجره عقبی باید احساسات متفاوتی از عشق و محبت تا ترس و وحشت را به بیننده منتقل می کرد، شخصیت ماجراجوی خود را به مخاطب می شناساند، نامزد خود را قانع می کرد که در مراحل تحقیق اش به او یاری کند و او باید تمام این کارها را از روی ویلچر انجام می داد.
استورات دهه پنجاه میلادی را به عنوان یکی از پیروز ترین بازیگران نقش اصلی هالیوود به سرانجام رساند و بعدها طی دهه شصت و هفتاد وارد ایفای نقش پدرعظیم ها شد. طی دهه هشتاد او در چند کار جسته و گریخته بازی کرد و نهایتا سال 1997 در سن 89 سالگی درگذشت.
2. اینگرید برگمن در بدنام
- محصول: 1946
- سایر بازیگران: کری گرانت، کلود رینس
- امتیاز راتن تومیتوز: 96 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 100 از 100
برگمن بازیگر پیروز سوئیسی ای بود که برای بازی در یک فیلم به امریکا رفت، اما در آن ماندگار شد و به بازیگر نقش اصلی فیلم های کازابلانکا و چراغ گاز (Gaslight) تبدیل شد. نخستین همکاری او با هیچکاک در درام روانشناختی طلسم شده به وقوع پیوست و برگمن در آن با گری گوری پک هم بازی شد. یک سال پس از آن، هیچکاک دوباره به سراغ برگمن رفت و از او برای بازی در نقش آلیسیا هوبرمن دعوت به همکاری کرد؛ کسی که به همراه یک مامور آمریکایی به ریو سفر می نماید تا به حلقه ای متشکل از نازی ها که همکاران سابق پدرش هستند، نفوذ کند.
در بدنام برگمن مچبور بود که یکی از احساسی ترین و هوشمندانه ترین بازی های کارنامه خود را ارائه دهد، تا بتواند آلیسیا راباورپذیر سازد؛ کسی که زندگی خود را فدا می نماید تا بتواند خیانت پدر خود را جبران کند.
برگمن سال 1949 در فیلم در برج جدی (Under Capricorn ) یک بار دیگر برای هیچکاک درخشید، اما سال 1950 به ایتالیا رفت و با روبرتو روسلینی ازدواج کرد. بعدها او دوباره به هالیوود بازگشت و با فیلم آناستازیا (Anastasia) دومین اسکار خود را به دست آورد. برگمن که به عنوان یکی از عظیمترین بازیگران تاریخ سینما شناخته می گردد، در روز تولد 67 سالگی خود بر اثر سرطان دار فانی را وداع گفت.
1. آنتونی پرکینز در روانی
- محصول: 1960
- سایر بازیگران: جنت لی، جان گوین
- امتیاز راتن تومیتوز: 96 از 100
وقتی پرکینز در روانی حضور پیدا کرد، مخاطبان با دیدن جنایت های او و پیشینه او در سینما که ایفای نقش در فیلم های عاشقانه مانند داستان قد بلند (Tall Story) و هوس زیر درخت نارون (Desire Under the Elms) بود، گیچ شدند. وقتی که نورمن برای نخستین بار در روانی به عنوان یک هتل دار تنها دیده می گردد، ماریون کرین به عنوان قربانی یک مادر سلطه جو به او نگاه می نماید و با او همذات پنداری می نماید، اما طی صحبت های آن ها نورمن، با واکنش های عصبی خود، نشان می دهد که خودش هم انسانی است که بر مرز دیوانگی قدم برمی دارد.
پرکینز به خوبی از عهده ایفای نقش برمی آید و به مخاطبان ثابت می نماید که از یک سمت او یک پسر معصوم عاشق مادر بوده و از سمت دیگر حالا تبدیل به یک قاتل روانی شده است. در حالی که حواس مخاطبان جمع شحصیت نورمن بیتش می گردد، پرکینز توانست با اجرای خیره نماینده خود، مخاطبان را مجبور کند که تا اواخر فیلم درباره این که چه کسی پشت پنجره است، حدس های مختلفی بزنند.
اگرچه پس از اکران فیلم پرکینز تبدیل به یکی از آن بازیگرانی شد که در دام نقش آفرینی های ماندگار خود گرفتار می شوند و خودشان را تکرار می نمایند، بااین حال او توانست طی سال های بعد در تعدادی از پیشروترین فیلم های دهه شصت و هفتاد میلادی مانند؛ محاکمه (The Trial)، تبصره 22 (Catch-22 )، زندگی و روزگار قاضی روی بین (The Life and Times of Judge Roy Bean)، قتل در قطار سریع السیر شرق (Murder on the Orient Express ) و تعداد زیادی اجرای تئاتر ظاهر گردد.
پرکینز روز 12 سپتامبر 1992 در 60 سالگی درگذشت.
منبع: tasteofcinema
منبع: دیجیکالا مگ